‘‘Continuous” budgeting: Reconciling budget flexibility
with budgetary control
برای دانلود رایگان مقاله اصلی به زبان انگلیسی اینجا کلیک کنید
بودجه بندی مستمر: تطابق انعطاف پذیری بودجه با کنترل بر بودجه
چکیده
در این مقاله، نقش بودجه بندی در متن الگوهای انعطاف پذیری مدیریت در شرایط مبهم و نامشخص مورد بررسی قرار می گیرد و به رشد ادبیات در رابطه با تنش های نیاز به برآوردکردن اهداف ویژه مالی و نیاز به اشکال انعطاف پذیرتر و بدیع تر در مدیریت و کنترل کمک می کند. این نقش ها با نوسان شدید بازار و تغییرات ناگهانی و سریع فنی ایجاد می شوند. در این مقاله، با توجه به مدارک و شواهد تحقیق موردی، ایده ی بودجه بندی مستمر ارائه داده می شود تا روش هایی را که یک سازمان براساس آنها، به دنبال برطرف کردن اهداف بالقوه متعارض است، مورد تاکید قرار دهد. فرایند بودجه بندی مستمر، با ترکیب کردن کاربردهای گوناگون بودجه بندی با کنترل های مدیریتی دیگر، مدیران را ترغیب می کند تا در هنگام مواجه با رویدادهای غیرمنتظره، عقل و بصیرت خود را در موارد اجرایی به کار گمارند. بنابراین، بودجه بندی مستمر، مدیران را توانا می سازد تا در صورت ضرورت، مسأله ی تجدید نظر در طرحها و باز تخصیص منابع را به خاطر برآوردکردن اهداف سازمانی و راهبردی گسترده تر در اولویت قرار دهند. علاوه براین، فرایندتفویض اختیار دادن به مدیران مثل فرایند بودجه بندی مستمر، مسئولیت های شدید و سختی را بر مدیران تحمیل می کند و اطمینان می دهد که مدیران ملزم به دستیابی به اهداف خود و اهداف مالی سازمان هستند. پس، فرایند بودجه بندی مستمر، بدون وجود مانع، به شیوه ای موثر به انعطاف پذیری و کنترل مالی مستلزم در اجرای راهکارهای سودمند کمک می کند.
مقدمه:
در ادبیات حسابداری، مفاهیم نظری نقش کنترل های بودجه، به لحاظ سنتی در چارچوب اطلاعاتی خیلی ویژه ای از اشکال و ساختارهای سازمانی، نهادینه شده اند. در اصل، یک ساختار چند واحدی اداری و مقرراتی به شکل M ، در اوایل دهه 25 توسط سازمان هایی مثل دوپانت و موتورهای همگانی تأسیس شد. (چندلر 1962، 1977، اتلی و بری 1980) و به نظر می رسید که این ساختار M شکل، پایداری و قطعیت و استقلال واضح مسئولیت مدیریت را که برای اجرای کنترل بودجه لازم فرض می شد، ارائه میدهد. به هر حال، در سال های اخیر، تعداد بیشماری از شرکتها، در پاسخ به پیشرفت ناگهانی و سریع فنی، رقابت شدید و افزایش نوسان بازار، اشکال سازمانی پیچیده تر و انعطاف پذیرتر را اتخاذ کرده اند. (دافت و لوین 1993،الینیچ ، دی آونی و لوین 1996) . شرکت ها در مواجه با ابهامات بیشتر در بازاریابی و حتی چرخه عمر کوتاه تولید، از راه تاکید و توجه بیشتر بر نوآوری و یادگیری و انعطاف پذیری و انطباق به دنبال دسترسی به مزیت رقابتی هستند. (بارتلت و گوشال 1993،اتلی 1994). به نظر می رسد که مقداری از سازمانها براساس پیشرفت ها، جهت استفاده خود را از تمهیدات و تدارکات کنترل و تسلط سنتی و ماشینی به سوی کاربرد و اجرای وسیع تر نظریه های معاصر پیشبرد و اختیار تغییر داده اند. کاربرد دوم، اشکال سازمانی طبیعی تر را شامل می شود که برقدرت و اختیار در خط اول، تکیه می کنند و نیز بر وابستگی بخش های سازمان به یکدیگر، سلسله مراتب مسطح، ارتباط افقی، شبکه های داخلی گروهی و مشترک و گروه تحقیقاتی چند سازمانی متکی هستند. ( بارتلت و گُشال 1993، چنهال 2008، ایوسک، لباز و مک نیر 1993، ازامل، لیلیز و ویلموت 1994، ریوگراک و آچتنهاگن 1999).
نوع فایل: word صفحات ترجمه: 38 سال: 2009 قیمت: 18000 تومان