ایران پیپر :: پاسخگویی 24 ساعته

مرجع مقالات و پروژه های معتبر انگلیسی و فارسی

ایران پیپر :: پاسخگویی 24 ساعته

مرجع مقالات و پروژه های معتبر انگلیسی و فارسی

ایران پیپر ::   پاسخگویی 24 ساعته
طبقه بندی موضوعی

PLANT BIODIVERSITY OF HYRCANIAN RELICT FORESTS, N IRAN: AN OVERVIEW OF THE FLORA, VEGETATION, PALAEOECOLOGY AND CONSERVATION


 برای دانلود رایگان مقاله اصلی به زبان انگلیسی اینجا کلیک کنید


 

زیست تنوع گیاهی جنگل های باقی ماندۀ هیرکانیان در ایران: مروری بر گیاهان، پوشش گیاهی ، اکولوژی قدیم و حفاظت

چکیده
جنگل های هیرکانیان از تالش در کشور جمهوری آذربایجان گسترده میشود و دامنه های شمالی کوههای البرز در شمال ایران در استان های گیلان، مازندران و گلستان را پوشش میدهد. پوشش گیاهی اساسا از جنگل های برگریز تشکیل می دهد. گونه های گرمادوست Arcto-Tertiary مانند Parrotia persica ، Gleditsia caspica، Zelkova carpinifolia و Pterocarya fraxinifolia پوشش گیاهی در ارتفاعات کم را تشکیل می دهد. تنوع گونه های درختی در ارتفاعات زیاد افزایش میابد . در این ارتفاعات جنگل های نیمه آلپی(subalpine) و خلنگ زارهای کم بوتۀ مرز جنگل جای خود را به علفزارهای آلپی در دامنه های شمالی و جلگۀ thorn-cushion ایران و تورانیان رو به قله ها و دامنه های شمالی میدهند. تا کنون 3234 گونه متعلق به 856 دسته و 148 خانوادۀ گیاهان آوندی از استان های شمالی ایران و تالش جمهوری آذربایجان گزارش شده است. انواع اصلی پوشش گیاهی منطقۀ جنگلی هیرکانیان شامل موارد زیر می شود: 1) پوشش گیاهی تپه ایی ماسه اییدر امتداد سواحل دریای خزر 2) اجتماع علفزارهای پوشیده C4 بر روی چینه های صخره ایی 3) پوشش گیاهی آبی بر روی تالاب ها 4) جنگل های دره ایی و رودخانه ایی 5) جنگهای برگریز پست و آبرفتی 6) جنگل های برگریز کوهستانی و کوهپایه ایی 7) جنگلهای برگریز دامنه ایی (Quercusmacranthera) 8) درختزارها و خلنگزارهای انتقالی و وراثتی 8) درختزارهای Cupressus sempervirens و Thuja orientalis 9) جنگل های سرو کوهی 10) چمنزارهای آلپی و نیمه آلپی 11) جلگۀ کوهستانی پوشیده با گونۀ thorn-cushion و گیاهان خشک زی 12) اجتماعات صخره ایی 13) اجتماع گیاهان شوره زی 14) جلگۀ Artemisia spicigera و بیابان شبیه تپه 15) رستنگاه های میان مواد پوسیده و فاسد 16) مناظر فرهنگی و جنگلهای مصنوعی.
شواهد بدست آمده از مطالعات انجام شده بر روی سلسله خاک های بادآورده / palaeosol، تغییرات طولانی مدت سطح دریای خزر ورسوبات دریاچه ایی/ذغال کک در شمال ایران نشانگر سابقۀ پوشش گیاهی و جوی منطقۀ جنوب خزر می باشد. مطابق این بررسی ها، در طی اوایل دوران پلیستوسن ، حداقل قسمت هایی از منطقه تحت پوشش گیاهی جلگه مانند بود و آب و هوا نسبتا از آب و هوای فعلی گرمتر بود. علاوه بر این تصور میشود که شمال ایران منطقۀ وسیعی بوده که تجمع گرد و غبار و تشکیل خاک های باد آورده در طی دوران یخ زدگی پلیستوسن افزایش داشته و این رویداد همزمان با تغییرات عمدۀ آب و هوا در جنوب شرقی اروپای مرکزی و آسیای مرکزی است. این مطالعات علاوه بر این تغییرات قابل توجه جوی در شمال کشور را نشان می دهد که آب و هوای سرد و خشک در این منطقه شرایط گرم و مرطوب در طی یخبندان پلیستوسن تغییرکرد. مشابها، یک دورۀ بسیار خشک در طی اوایل هولوسن در جنوب ناحیۀ خزر رخ داد که با میزان مطلوب جوی در اروپا همزمان بود.مطالعات گرده افشانی شناسی نیز تأثیر زیاد انسان بر ترکیب جنگل پست و ساختار ناحیه در قرون گذشته را نشان داده است. جنگل های ناحیۀ جنوب خزر با نشست شدید و جنگل تراشی زیاد همراه هستند؛ به ویژه در مناطق پست رسوبی که فقط بقایای جزئی وجود دارد. چندیدن منطقۀ حفاظت شده در کوههای البرز و جنوب ناحیۀ خزر وجود دارد که عدم مدیریت مناسب باعث آسیب به آنها شده است. بنابراین،حمایت بهتر و بیشتر از کیفیت و افزایش مساحت یا افزودن مکان های جدید برای تضمین حفاظت این میراث بسیار مهم طبیعی جنوب غربی آسیا حیاتی است.

 

 

مقدمه

جنگل های هیرکانیان ( برگرفته از واژۀ هیرکانیا که شکل قدیمی واژۀ ایرانیان میباشد برای توصیف منطقۀ گرگان بکار می رود) در امتداد سواحل جنوبی دریای خزر از منطقۀ تالش در آذربایجان (طول جغرافیایی 48ºE) تا پارک ملی گلستان در ایران (در عرض جغرافیایی 56ºE) و بین عرض جغرافیایی 38º55’N در جمهوری آذربایجان و 35º05’N در ایران گسترده است(میلر 1994).به استثنای این کمربند متوالی واقع در استانهای گیلان، مازندران و گلستان، جنگلهای مجزای دیگری نیز وجود دارد که معروفترین آنها جنگل ارسباران در شرق آذربایجان و جنگلهای جدا نزدیک جوزک واقع در 55 کیلومتری غرب بجنورد در استان خراسان شمالی میباشد. علاوه بر این، چند جنگل خلنگزاری غنی از گونۀ هیرکانیان در ترکمنستان وجود دارد. مساحت کل تحت پوشش تقریبا 50,000 km2 میباشد.
منطقۀ جنگلی از طرف شمال با سواحل دریای خزر و از طرف جنوب به رشته کوههای البرز مجاور است. این منطقه غیر یکنواختی زیستگاهی را به طور گسترده نشان می دهد که از سواحل ماسه ایی در امتداد دریای خزر ، نواحی وسیع مسکونی و تحت کشت تقریبا در کل دشت های پست ، رودخانۀ چهناور و سیستم های تالابی ، بقایای پراکندۀ جنگلهای آبرفتی، جنگلهای کوهستانی و پست برگریز ممنوع الورود ، بیشه زارهای Juniperus و Cupressus انواع مختلف خارستانهای مرتفع در منطقۀ جلگه ایی کوهستانی مرز جنگل ، صخره ها و زیستگاههای آلپی و نیمه آلپی میباشد. علیرغم مطالعات گسترده در مورد پوشش گیاهی و گیاهان جنگلهای خزر ، هنوز اطلاعات جامع و به روز دربارۀ تنوع زیستی این منطقه در دست نیست. دانش ما دربارۀ فلور(گیاه شناسی) این منطقه به منابع زیر محدود میشود:

فلورا ایرانیکا(Rechinger،1963-2010)، مقالاتی در مورد مناطق محافظت شده، پارک های ملی، و مطالعات گیاهی محلی (Buhseو Winkler 1899، Djavanchir 1971، Akhani1996،1998، Akhani و Scholz 1998، Akhani 1999، Akhani و Ziegler 2002، همزه ایی و همکاران 2008، جعفری و آخانی 2008، نقی نژاد و همکاران 2008، خدادادی و همکاران 2009). مقالات کوتاه دیگری نیز وجود دارد که به ثبتیات جدید در مورد این منطقه میپردازند و اکثرادر دو مجلۀ گیاهشناسی "مجلۀ گیاه شناسی ایرانیان" و "رستنی ها " منتشرشده اند.
این اولین قسمت دو مقالۀ طراحی شده به منظور پرداختن به زیست تنوع گیاهی جنگلهای هیرکانی میباشد.در مقالۀ اول، تنوع گیاهی، پوشش گیاهی، سابقۀ پوشش گیاهی ، اکولوژی قدیمی Quaternary و حفاظت از منطقه بررسی میشود.قسمت دوم به اشکال توزیع گیاهان و فهرست مفصلی از تمام بیماری های بومی شناخته شدۀ منطقۀ هیرکانی ، نقشۀ توزیع آنها و وضعیت حفاظت می پردازد.این داده ها بر اساس ارزیابی نوشته های موجود می باشد که عمدتا مبنی بر گیاهان ایرانیکا(Rechinger 1963-2010) و مطالعات میدانی اولین مولف در طی 23 سال گذشته در جنگلهای خزر است. بر اساس انتشارات موجود ، یک پایگاه داده ایی ایجاد شد که شامل تمام ثبتیات گیاهی منطقۀ جنگلی خزر میشود. در این پایگاه داده ها ، ما تمام ثبتیات گیاهی سه استان گیلان، مازندران و گلستان را گنجاندیم و با داده های گیاهی جنگلهای منفرد در منطقۀ حفاظت شدۀ ارسباران وجنگل جوزک در استان های آذربایجان شرقی وخراسان رضوی تکمیل کردیم.در این مرحله، جداسازی ثبتیات متعلق به مناطق جنگلی از ثبتیات جلگه های پست و کوهستانی غیرجنگلی غیرممکن است.

زمین شناسی
منطقۀ هیرکانی به دو واحد عمدۀ زمین شناسی (tectonosedimentary) در جنوب غربی آسیا تقسیم بندی شود ؛یعنی کرانۀ جنوبی "نشست تراکمی جنوب خزر در شمال (بربریان 1983) و" کوههای البرز" در جنوب (استوکلین 1968). شکاف بسیار زیاد توپوگرافی بین نواحی ساحلی دریای خزر (ca. 26 متر زیر سطح دریا) و تپه های دریایی کوههای البرز و تالش (کمتر از 2000متر) در جنوب و غرب عمدتا به دلیل حرکت معکوس عمودی به همراه چینه های بزرگ واقع در میان دریاچۀ خزر و رشته های کوههای اطراف مانند چینۀ معکوس فعال خزر میباشد(بربریان 1983).
بازسازی های نوشته های باستانی نشان می دهد که منطقۀ مشابه با قسمت جنوبی کوههای البرز فعلی مناطق غیر رسوبی و فرسایشی بودند و به احتمال زیاد از زمان اواخر کرتاسه رشته کوههی را با ارتفاع 65 Ma درست کرده است. بااینحال، قسمت شمالی البرز برخلاف قسمت جنوب از نظر جغرفیایی منطقۀ جوانی است که در حال فرونشینی بوده و تا اواسط میوسن در حدود 15-10 Ma زیر اقیانوس Paratethys بوده است(بربریان و کینگ 1981).بنابراین اجساد آبی بزرگ قطعا درمنطقۀ فعلی دریای خزر و آرال وجود داشته و از اوایل سنوزوئیک منبع اصلی رطوبت در جنوب منطقۀ خزر بوده است. اندازۀاین اجساد آبی خیلی بزرگتر از اندازۀ دریای خزر می باشد. همانطور که اکنون می دانیم در طی قسمت اصلی Palaeogene و اوایل نئوژن تا پایان میوسن (5.2 Ma ) یعنی زمانی که یک حرکت تکتونیک عمده ارتباط دریاچۀ خزر را با اقیانوس های قطع کرد. حتی در طی دورۀ آخرین یخبندان ، سطح دریای خزر تا بیش از 50 m افزایش یافت و بادریای سیاه ارتباط پیدا کرد که نشانگراین است که دریای خزر در طی برخی فواصل زمانی خیلی بزرگتر بوده است(Yanko-Hombach و همکاران 2010).

آب و هوا
سیستم جوی منطقه ایی
آب وهوای جنوب منطقۀ خزر تحت کنترل اجزاء مختلف شکل گردش جوی منطقه ایی است و یک توپوگرافی پیچیده و اثر دریایی دریای خزر آن را شدیدا تعدیل می کند. اختلالات بادهای غربی که که رطوبت قابل توجهی را از اقیانوس آتلانتیک شمالی، دریای مدیترانه و دریای سیاه به سمت خاور میانه انتقال می دهند، به بارش بهار- زمستان – پاییز در منطقۀ دریای خزر کمک می کنند(Kendrew 1961، علیجانی و هارمان 1985).واچرخۀ سیبریه ایی که در سرتاسر اروپا و آسیا تشکیل می شود و گاهها به آسیای مرکزی نیز کشانده میشود ، نفوذ شرقی این اختلالات را در طی ماههای پاییز و بهار متوقف می کند اما باعث بارش زیاد در ماههای تابستان و بویژه پاییز در منطقۀ ساحلی خزر میشود.( به قسمت زیر مراجعه کنید)(علیجانی و هارمن 1985؛خلیلی 1973).تجزیه و تحلیل فضایی بارش فصلی نشان می دهد که قسمت های شرقی و غربی منطقۀ هیرکانیان دارای رژیم های بارشی بسیار متفاوت میباشد(.Domoers وهمکاران1998). بارش زیاد در سرتاسر منطقۀ غرب هیرکانیان در طی تابستان به دلیل موقعیتاین منطقه در رأس بادهای شمال شرقی میباشد که منشأ آنها واچرخۀ سیبریه ایی یا جبهۀ هوای قطبی است. این بادها سطح دریای خزر را می روبند و پیش از اینکه در ناحیۀ جلو با تودۀ هوای گرم/خشک قاره ایی که از فلات مرتفع مرکز ایران نزول میکند، بی ثبات شوند، رطوبت بسیاری را به منطقۀ جنوب خزر می آورند(خلیلی 1973). واچرخه های بالای استوایی که باعث پایین آمدن هوای گرم و خشک به فلات ایران بویژه در ماههای زمستان میشود، در نتیجۀ تعامل طولانی مسافت بین منطقۀ باد و باران موسمی آسیا و جناح های جنوبی بادهای غربی باعرض جغرافیایی متوسط ، تحکیم میشوند(Rodwell و Hoskins 1996).بارش تحت تأثیر دریایی دریای خزر دومین مکانیسم مهم بارش در این منطقه بعد از اختلالات بادهای غربی میباشد(علیجانی وهارمن 1985). اما این بارش آنقدری است که طول مدت خشکسالیرا به حداقل برساند یا ان را متوقف کند.

شکل 1: نقشۀ برجسته از شمال ایران و نمودار جوی 9 ایستگاه در امتداد جنگلهای جنوب خزر

ویژگیهای اقلیم شناسی
منطقۀ جنوب خزر ، دارای تفاوتهای اقلیم شناسی متناقض با سایر قسمت های ایران می باشد.برخی ویژگیهای اقلیم شناسی عمده در این منطقه عبارتند از: 
1) مقدار زیاد بارش سالانه که از غرب به شرق، از سال ca.2045 mm/ در پیلامبرا (49.08°E, 37.58°N, 6m: 1968-2003) تا سال ca. 213 mm/ در AghTogheh (55.7°E, 37.9°N, 250m:1988-2003) کاهش میابد.
2) توزیع نسبتا یکنواخت بارش سالانه به همراه حداکثر بارندگی که در اوایل پاییز رخ میدهد.
3) دورۀبسیار کوتاه یا نبود فصل خشک (P
4) درصد بالای میانگین رطوبت نسبی هوا در سال که در برخی ایستگاهها از80% تجاوز میکند(مانند آستارا،رشت،رامسر،نوشهر) و باعث مه تقریبا پایدار در ارتفاعات بالا میشود.
5) درجات بسیار پایین شاخص قاره ایی(Ic) مربوط به فلات ایران و آسیای مرکزی(Ic=Tmax-Tmin؛ Tmax و Tmin به ترتیب عبارتند از میانگین دمای گرمترین و سردترین ماههای سال).
6) میانگین کمینه های دمای سردترین ماه(m) از نقطۀ انجماد (0 °C)بیشتر است.
رویهمرفته،ویژگیهای بالا یک منطقۀ مهاجری اقلیمی کم وسعت بسیار ویژه در جنوب دریای خزر درست کرده است که جنگل thermo-mesophilous باقیمانده از منطقۀ هیرکانیان را حفظ کرده است.

تنوع پوشش گیاهی و جغرافیای گیاهی
ما به تازگی گیاهان منطقۀ جنوب خزر را مطابق پایگاه داده ها به اتمام رساندیم که در مجموع 3234 گونه متعلق به 856دسته و 148 خانوادۀ گیاهان آوندی از مرزهای جغرافیایی سه استان گیلان، مازندران و گلستان و تالش در جمهوری آذربایجان شناخته شد. این فهرست شامل 15 خانواده، 23 دسته و 43 گونه سرخس و fern allies میباشد. گیاهان بازدانه در سه خانواده، 5دسته و فقط 11 گونه در بین گروههای گیاهان آوندی کمترین تنوع را دارند.
4 دسته و 6 گونه به گیاهان بازدانۀ بنیادی تعلق دارند و بین دولپه ایی ها و تک لپه ایی ها( Nymphaeaceae, Aristolochiaceae و Ceratophyllaceae ) قرار دارند. تک لپه ایی ها با 28 خانواده، 172 دسته و 563 گونه ، 17% کل گیاهان و دولپه ایی ها با 99 خانواده ،652 دسته و 2611 گونه، 80.7% گیاهان را تشکیل می دهد. بزرگترین خانوادۀ تک لپه ایی ها Poaceae با 246 گونه میباشد.بزرگترین خانوادۀ دولپه ایی ها به ترتیب عبارتند ازAsteraceae با 404، Fabaceae با 326، Brassicaceae با 157، Rosaceaeبا 155، Lamiaceae با 153، Caryophyllaceaeو Apiaceae هریک با 146 و Boraginaceae و Scrophulariaceae هر یک با 102 گونه. تجزیه و تحلیل های بیشتری لازم است تا تعداد گونه هایی که در زیستگاههای مختلف جنگلهای جنوب خزر و ناحیۀ جغرافیای گیاهی آنها وجود دارند به دقت مشخص شود.
قطعا، شمار زیادی از این گونه ها، خشک زی و عناصر جلگه ایی کوهستانی هستند که متعلق به گونۀ ایرانو-تورانیان میباشند که در قسمت های خشکتر رشته کوه البرز رشد می کنند. بر اساس حفاظت و تنوع زیستی، رخداد 44درصدی کل گونه های شناخته شده در ایران ( 3234 گونه از 7330 گونه ،آخانی 2006) فقط در 6% مساحت سطح ایرانیان ، منفعت زیادی دارند. فقط ca. 280 گونه در منطقۀ هیرکانیان بومی و نیمه بومی هستند و ca. 500 گونه در منطقۀ ایرانیان بومی هستند.جنگلهای هیرکانی ،زیستگاههای متنوعی را برای شمار زیادی از دیگر گروههای مزوفیتی مانند Bryophyte(خزه ها) و قارچ ها فراهم میکند. از بین 437 خزۀ شناخته شده در ایران (آخانی و Kürschner 2004) ، 338 گونه (77%) متعلق به استانهای جنوب خزر در شمال ایران میباشند. خزه های بومی در منطقۀ هیرکانیان بسیار نایاب هستند.تنها خزۀ واقعی بومی منطصقۀ هیرکانیان خزۀ pleura carpous با نام Pseudoleskeellalaxiramea میباشد. این گونۀ انگلی و دو گونۀ بومی خاور میانه و خاور نزدیک با نام Leucodon immerses و Palamocladium euchloron توزیع گسترده ایی در سرتاسر جنگل های هیرکانی دارند(Frey 1979، Kürschner وهمکاران 2000). 
قسمت اعظم مطالعات گلسنگ شناسی و قارچ شناسی در ایران بر مناطق جنگلی متمرکز ایران بوده است که افزایش شمار گونه ها در این مناطق ثابت است ( ارشاد 1995، هالنبرگ 1980،1981؛ سهرابی و اسپیمن 2007، زارع و آصف 2008، سهرابی و رمضانی 2010). جنگل های هیرکانی به عنوان منطقۀ امن برای بسیاری از عناصر باقیماندۀ Arcto-Tertiary شناخته میشود(Tralau 1963، Zohary 1973، Leestmans 2005). این گونه ها به عناصر هیرکانی و Euxino-Hyrcanian گروه بندی میشوند. منشأ برخی از گونه های جنگل های هیرکانی هندو-مالزیایی میباشد مانند Diospyros lotus L.، Albizia julibrissin Durazz، Buxushyrcana Pojark، Nelumbo nuccifera Gaertn. برای تجزیه و تحلیل دقیق وضعیت جغرافیای گیاهی منطقه ،ارزیابی کل گیاهان لازم است. براساس داده های موجود و اطلاعاتی که به تازگی از پارک ملی گلستان منتشر شده(آخانی 1998) ، گیاهان جنگل های خزر را میتوان به دسته های زیر به همراه نمونه های برجسته گروه بندی کرد:
1)گیاهان بومی هیرکانیان:
1) Parrotia persica (DC.) C. A. Mey., Acer velutinum Boiss.,Gleditsia caspica Desf., Quercus castaneifolia C. A. Mey., Alnus subcordata C. A. Mey. and Pyrus boissieriana Buhse. A complete list of these species with their distributionmaps will be presented elsewhere.

2 ) گونه های Euxino-Hyrcanian:
Zelkova carpinifolia (Pall.) K. Koch, Pterocaryafraxinifolia (Poir.) Spach, Dryopteris caucasica (A.Braun) Fraser-Jenk. & Corely, Acer cappadocicum Gled., Acer hyrcanicum Fisch. & C. A. Mey., Bupleurum marschallianum C. A. Mey., Trinia leiogona (C. A. Mey.) B. Fedtsch., Periploca gracea L., Vincetoxicum scandens Sommier & Levier.
2) عناصر Omni- اروپایی-سیبریه ایی:
Anthemis tinctoria L., Arctium minus (Hill) Bernh., Artemisia absinthium L., Carlina vulgaris L., Inula vulgaris (Lam.) Trevis., Lapsana communis L., Petasites hybridus (L.) P. Gaertn., Berberis vulgaris L., Lithospermumpurpureocaeruleum L., Myosotis alpestris F. W. Schmidt, Campanula glomerata L.,Campanula latifolia L., Carpinus betulus L., Euphorbia amygdaloides L., Astragalus glycyphyllos L., Vicia cassubica L., Vicia grandiگیاهان Scop., Calamintha nepeta (L.)Savi, Mentha aquatica L., Salvia glutinosa L., Fraxinus excelsior L., Sorbus torminalis
(L.) Crantz
4) عناصر اروپایی-سیبریه ایی/مدیترانه ایی
Polypodium interjectum Shivas, Taxusbaccata L., Anthriscus cerefolium (L.) Hoffm., Tordylium maximum L., Vinca herbacea Waldst. & Kit., Linosyris vulgaris Cass. ex Less., Alnus glutinosa (L.) Gaertn., Cerinthe minor L., Alyssum alyssoides (L.) L., Campanula rapunculus L., Agrostemma githago L., Moehringia trinervia (L.) Clairv., Petrorhagia prolifera (L.) P. W. Ball & Heywood, Silene conica L., Scabiosa columbaria L., Trifolium arvense L., Vicia pannonica Crantz, Geranium purpureum Vill., Lamium purpureum L., Epilobium montanum L., Polygonum mite Schrank, Potentilla micrantha Ramond, Ulmus minor Mill., Parietaria officinalis L.,Carex remota L., Juncus maritimus Lam., Luzula forsteri (Sm.) DC., Cephalanthera damasonium (Mill.) Druce, C. rubra (L.) Rich., Epipactis microphylla (Ehrh.) Sw., Limodorum abortivum (L.) Sw., Orchis coriophora L., O. simia Lam., Platanthera bifolia (L.) Rich.
5. عناصر اروپایی-سیبریایی/مدیترانه ایی/ایرانی- تورانی: تعداد قابل ملاحظه ایی از گونه های هیرکانی دارای توزیع مشترک در در ناحیۀ ایرانی- تورانی،مدیترانه ایی و اروپایی – سیبریایی میباشند. نمونه ها عبارتند از:
Falcaria vulgaris Benth., Anthemis altissima L.,Chondrilla juncea L., Filago arvensis L., Inula oculus-christi L., Lactuca serriola L.,Arabis glabra (L.) Bernh., Arabis nova Vill., Erophila verna (L.) Chevall., Rapistrum rugosum (L.) All., Sinapis arvensis L., Thlaspi perfoliatum L., Arenaria leptoclados(Rchb.) Guss., Silene latifolia Poir., Stellaria pallida (Dumort.) Piré, Cuscuta europaea L.,Dipsacus laciniatus L., Euphorbia falcata L., E. virgata Waldst. & Kit., Lathyrus aphacaL., L. hirsutus L., Securigera varia (L.) Lassen, Trifolium pratense L., Trifoliumresupinatum L., Vicia narbonensis L., V. peregrina L., Fumaria densiگیاهان DC., Geraniumdivaricatum Ehrh., G. rotundifolium L., Melissa officinalis L., Linum austriacum L.,Epilobium parviflorum Schreb., Orobanche alba Stephan, Adonis aestivalis L., Agrimoniaeupatoria L., Potentilla reptans L., Rosa canina L., Rubus caesius L., Galium spurium L.,Salix alba L., Kickxia elatine (L.) Dumort., Veronica hederifolia L., Solanum dulcamara L.,Thymelaea passerina (L.) Coss. & Germ., Carex otrubae Podp., Orchis palustris Jacq.,Bromus sterilis L., Milium vernale M. Bieb., Phleum pratense L., Sclerochloa dura (L.) P.Beauv.

6)گونه های چند منطقه ایی و عناصر جهانی و نیمه جهانی گسترده: این گونه ها اکثرا به صورت علف هرز و گیاهان روینده در میان مواد فاسد در منطقه یا به صورت گیاهان آبی و رطوبت دوست.
Examples are Asplenium adiantum-nigrum L., Polystichum aculeatum (L.)Roth, Equisetum ramosissimum Desf., Cystopteris fragilis (L.) Bernh., Matteucciastruthiopteris (L.) Tod., Polypodium vulgare L., Pteridium aquilinum (L.) Kuhn, Berulaangustifolia (L.) Mert. & W. D. Koch., Conium maculatum L., Torilis arvensis (Huds.)Link, Torilis japonica (Houtt.) DC., Artemisia scoparia Waldst. & Kit., Asteriscus spinosus(L.) Sch.-Bip., Carpesium abrotanoides L., Hieracium umbellatum L., Sonchus oleraceousL., Tanacetum parthenium (L.) Sch.-Bip., Eruca sativa Mill., Asperugo procumbens L.,Kochia scoparia (L.) Schrad., Lotus corniculatus L., Medicago lupulina L., Trigonellafoenum-graceum L., Hypericum perforatum L., Origanum vulgare L., Prunella vulgaris L.,Viscum album L., Lythrum salicaria L., Circaea lutetiana L., Chelidonium majus L.,Polygonum convolvulus L., Anagallis arvensis L., Samolus valerandi L., Ranunculussceleratus L., Thalictrum minus L., Galium aparine L., Hyoscyamus niger L., Tribulus
terrestris L., Alisma lanceolatum With., Schoenoplectus mucronatus (L.) Palla, Juncuseffusus L., Epipactis helleborine (L.) Crantz, Listera ovata (L.) R. Br., Bothriochloa bladhii(Retz.) S. T. Blake, Calamagrostis epigejos (L.) Roth, Dactylis glomerata L.

7)نئوفیت ها:
Amaranthus albus L., A. cruentus L., A. retroflexus L., A. viridis L., Conyzacanadensis (L.) Cronquist, Conyzanthus squamatus (Spreng.) Tamamsch., Azollafiliculoides Lam., Euphorbia nutans Lag., E. heterophylla L., Phytolacca americana L.

پوشش گیاهی
در قسمت زیر انواع پوشش گیاهی موجود در منطقۀ خزر ارائه شده است. جزئیات دیگر در مورد پوشش گیاهی را می توان در مراجع معلوم بدست آورد.نقشۀ پوشش گیاهی منطقۀ خزر بر اساس در شکل Frey و Kürschner(1989) در شکل 2 آورده شده است.

شکل 2. نقشۀ پوشش گیاهی شمال ایران( برگرفته از Frey و Kürschner 1989).


1) پوشش گیاهی تپه ماسه ایی در امتداد دریای خزر : قسمت های زیادی از تپه ماسه های ساحل به دلیل شهرسازی گسترده نشست کرده اند و تکه تکه شده اند و به زمین های کشاورزی و صنعتی تبدیل میشوند. در شرقی ترین نقطۀ سواحل جنوب دریای خزر قسمت های وجود داردکه پوشش تپه ماسه ایی آن کاملا محافظت شده است. سواحل نمکی گونه هایی مانند Arguzia sibirica (L.) Dandy, Convolvulus persicus L. و Cakile maritima Scop. رادربر می گیرد.

پوشش تپه ماسه ایی شامل psammophyte نوعی مانند tcherviniana Besser Artemisia (شکل 3A) میشود که با Plantago psyllium L.,Maresia nana (DC.) Batt., Medicago minima (L.) Bartalini, Daucus littoralis Smithsubsp. hyrcanicus Rech. f., Corispermum orientale Lam., Agriophyllum squarrosum (L.)Moq., Cutandia memphitica (Spreng.) Benth., Briza minor L., Trifolium campestreSchreb. Lophochloa phloides (Vill.) Reichenb., Vulpia persica (Boiss. & Buhse) V. I.Krecz., Carex distans L., Corynephorus articulatus (Desf.) P. Beauv., Digitaria sabulosaTzvelev ارتباط دارند و هم چنین شامل تعداد زیادی گیاهان روینده درمیان مواد پوسیده و فاسدruderal) ) مانند Xanthium strumanium L., Conyza canadensis (L.) Cronquist, Salsola tragus L., Tribulus terresteris L., Artemisia annua L.,Abutilon theophrasti Medicus, Chenopodium album L., Solanum spp., Chrozophora tinctoria (L.) A. Juss., Paspalum dilatatum Poir, Datura stramonium L و Rubussanctus Schreb. میباشد. گیاهان دستۀ دوم به صورت بیشه زارهای متراکم در بسیاری از تپه های پست و مرتفع وجود دارند. این تپه ها در قسمت های شرقی به همراه Punica granatum L. متراکم مجود دارند. ویژگی خاص پوشش تپه ماسه ایی قسمت های شرقی سواحل دریای خزر ، وقوع علفزارهای با پوشش غالب C4 است که Imperata cyclindrica (L.) P. Beauv قسمت اعظم این علفزارها را به خود اختصاص میدهد(.Frey و Probst 1974، آخانی 2003).
2) اجتماعات علفزاری با پوشش غالب C4 بر روی چینه های صخرهایی: ترکیب شرایط جوی نیمه گرمسیری شکل ( دمای زیاد سالانه که به بارندگی تابستان مربوط میشود) شرایط خوبی را برای توسعه و ایجاد اکوسیستم های پوشش غالب C4 فراهم می کند. دامنه های جنوبی چینه های صخره ایی شیب دار کم ارتفاع در پارک ملی گلستان و برخی نقاط تکه تکه در طول البرز مرکزی و شرقی و جنگل ارسباران ، ریززیستگاه هایی را برای علفزارهای با پوشش غالب C4 به همراه بوته های پراکنده فراهم می کند. پوشش علفزاری بهگرمدشت گرمسیری شباهت دارد . اما پوشش گیاهی خلنگزاری از عناصر معتدل مانند asCarpinus orientalis Mill., Crataegus spp., Colutea buhsei (Boiss.) Shapar., Quercuscastaneifolia C. A. Mey. و Celtis caucasica Willd تشکیل میشود. اجتماعات علفی و گیاهی این زیستگاه ها در بهار موقتا تحت سلطۀ گیاهان C3 و درتابستان و اوایل پاییز تحت سلطۀ گیاهان علفی C4 میباشد.گیاهان علفی چون Bothriochloa ischaemum (L.) Keng, B. bladhii, Cleistogenes serotina (L.) Keng و Heteropogon contortus (L.) P.Beauv. نمونه هایی از این نوع پوشش گیاهی میباشند(آخانی و Ziegler 2002، بارانی و Ownegh 2007).
3) پوشش گیاهی آبی بر روی تالاب ها: تالاب های آب شیرین زیادی در گیلان و مازندران و چند مرداب و تالاب نمکی و شورمزه در استان گلستان و شرق مازندران وجود دارد. علاوه بر این، شالیزارها و کانال های آبیاری زیستگاه مناسبی برای گیاهان آبی فراهم میکند. Phragmites australis در اکثر تالاب ها عنصر غالب میباشد. انزلی و امیرکلایه دو تا از مهمترین نواحی آب شیرین در زمین های پست خزر میباشد. تعداد زیادی از گیاهان آبزی ایران در این زمین های پست میباشد. Nelumbo nucifera Gaertn. به عنوان عنصر مالزیایی-ایرانی در تالاب انزلی وجود دارد(شکل 3B).سرخس بسیار رقابتی و مهاجمی معرفی شدۀ Azolla filiculoides Lam. تقریبا تمام تالاب ها را تحت پوشش قرار میدهد و اکثر گونه های آبی کمیاب را تهدید میکند(هاشم اوئیان و عطایی عظیمی 2009، خوشروش وهمکاران 2009).
دیگر گیاهان آبی این منطقه عبارتند از : Ceratophyllum demersum L., Schoenoplectus lacustris (L.) Palla, Irispseudacorus L., Hydrocotyle ranunculoides L., H. vulgaris L., Lemna minor L., L. gibba L., L. trisulca L., Salvinia natans (L.) All., Spirodela polyrrhiza (L.) Schleid., Trapa natans L., Nymphaea alba L., Hydrocharis morsus-ranae L., Alisma plantago-aquatica L., Marsilea quadrifolia L., Nymphoides indicum (L.) O. Kuntze, Nasturtium officinaleR. Br., Myriophyllum spicatum L., M. verticillatum L., Batrachium trichophyllum (Chaix) Bossche, Zannichellia palustris L., Sparganium erectum L., Typha latifolia L., Potamogeton spp., Sagittaria trifolia L.. دریاچۀ سولوکی که به تازگی در پارک ملی گلستان کشف شد ویک تالاب منفرد میباشد از تعداد زیادی از گونه های آبی جنگل خزر حمایت میکند که چند تا از این گونه ها فقط در این منطقه از ایران شناخته شده است(آخانی 1998، آخانی و Scholz 1998، جوهرچی و آخانی 2006).

4)جنگل های دره ایی و رودخانه ایی: پوشش گیاهی رودخانه ایی جنگل خزر در به دلیل تأثیر به جا مانده ازانسان و مهمتر از همه سدها، نشست زیادی داشته است.درختان های رطوبت دوست مانند Alnus glutinosa, Populus caspica Bornm., Salix aegyptiaca L., S. alba L., Pterocarya fraxinifolia, Acer velutinum Boiss., Diospyros lotus L. از فروانترین گونه ها دراین زیستگاه ها میباشند(شکل (4A.یک جنگل رودخانه ایی کاملا محافظت شده باطول 15-km چند سال قبل در امتداد رودخانه ایی وجود داشت که از پارک ملی گلستان میگذشت. این مکان عمدتا بواسطۀ دو سیلاب متوالی در سال های 2001 و 2002 از بین رفت. علاوه بر این، فعالیت های ساخت جاده فرآیند توالی و برقراری این اکوسیستم را مختل کرده است. در دره های عمیق “Schlucht”، صخره های شیب دار پیرامون و رطوبتزیاد کنار رودخانه ها ،یک اکوسیستم منحصربه فرد با گونه های مقاومی چون Danae racemosa (L.) Moench وچند گونۀ سرخسی مانند Athrium filix-femina (L.) Roth., Dryopteris allid (Bory) C. Chr. Ex Maire & Petit., Polypodium vulgare L., Cystopteris fragilis (L.) Bernh. andPolystichum aculeatum (L.) Roth را ایجاد میکند(خوشروش وهمکاران 2009).
جنگلهای برگریز تالابی و رسوبی: مناظر تقریبا به طور کامل جایگزین جنگلهای رسوبی جنوب خزر شده است. فقط مکان های کوچکی در جنگلهای نیمه محافظت شده مانند خشکه داران، کلارآباد، نمک آبرود، سیسنگان،گیسوم در استان های گیلان و مازندران وجود دارد.عناصر درختی در این نوع پوشش گیاهی با جنگلهای رودخانه ایی قابل مقایسه است و عمدتا شامل Alnus glutinosa مربوط به(دستۀ Alnetalia subcordatae) Populus caspica, Pterocarya fraxinifolia, Ulmus minor, Cornus australis,Alnus subcordata, Diospyros lotus, Buxus hyrcana و Ilex spinigera (Djazirei1965 ، حمزه ایی و همکاران 2008) میشود. Alnus subcordata بومی هیرکانیان غالبا در منطقۀ کوهستانی اجتماعات رطوبت دوست وجود دارد.جنگلهای پست در ارتفاعات پایین تاحدود 700 متر وجود دارند و غالبا شامل گونه های تابستانی سبز حساس به سرما میشود(Frey و Probst 1974). علاوه بر درختان رطوبت دوست مانند Parrotia persica, Gleditsia caspica, Albizia julibrissin, Zelkova carpinifolia, Acer velutinum, Pterocarya fraxinfolia به همراه گونه هایی مانند Quercus castaneifolia و Carpinus betulus که به منطقۀ بالاتر نفوذ می کنند، نیز شامل میشود. وقوع چند گونۀ همیشه سبز مانند Hedera pastuchovii Woron., Ruscus hyrcanus Woron. و Buxus hyrcana Pojark., Danae racemosa, and Laurocerasus officinalis Roemer قیافه شناسی(عوارض طبیعی) اکثر این جنگل ها را تعیین میکند.
6) جنگل برگریز کوهستانی و نیمه کوهستانی: باوجود اینکه مرز مشخصی بین جنگلهای کوهستانی و پست وجود ندارد، اما ما از Frey و Probst (1974a) پیروی میکنیم و عدم گونه های رطوبت دوست در ارتفاعات بالا را به عنوان معیاری در نظر می گیریم که میتواند از منطقۀ کوهستانی با این نوع پوشش گیاهی جدا باشد.یک منطقۀ گذار (جنگل های نیمه کوهستانی) وجود دارد که تراکم و فراوانی گونه های رطوبت دوست در آن کاهش میابد و گونه هایی شایع میشود که نسبت به سرما مقاومت بیشتری دارند.ازنظر محلی، میزان بارش و ابر در منطقۀ کوهستانی افزایش مییابد(Frey و Probst 1974).در قسمت های شرقی جنگلهای خزر، Quercus castaneifolia و Carpinus betulus بر قسمتهای زیادی از این منطقۀ گذار در ارتفاعات بین 700 تا 1400 متر غالب هستند(شکل 4B).
جنگل های کوهستانی واقع در بالای منطقۀ گذار هستند و بر اساس گیاهان زیردرختی متراکم شاخصه بندی میشوند.پوشش گیاهی زیردرختی شامل علفزارها(Poa nemoralis L. و Festuca drymeia Mert. & Koch)، سرخسها(Drypoteris caucasica، Athyrium filix femina) و Ilex spinigera شمار زیادی درختان مقاوم به سرما مانند Carpinus betulus، Sorbus torminalis، Ulmus glabra, Tilia caucasica, Fraxinusexcelsior, Acer hyrcanicum میشود( آخانی 1998). Fagus orientalis در مرکز و غرب جنگل های کاسپین ، گیاه غالب مناطق کوهستانی و نیمه کوهستانی میباشد(شکل 4C)( Mobayen و Tregubov 1970؛ Asli و Nedialkov 1973).

7)جنگل برگریزی نیمه آلپی (Quercus macranthera): بالاترین ناحیۀ جنگلهای کوهستانی راجنگلهای نیمه آلپی در ارتفاع 1800 متر تا حدود 2500 متر وگاها 2800 متر میپوشاند(شکل 5A). گونۀ Euxino-هیرکانیان macranthera Fisch. & C. A. Mey. در جنگل های مرتفع البرز وجود دارند و به Acer hyrcanicum، A. monspessulanum L. , A. campestre L. و Sorbustorminalis (آخانی 1998) مربوط میشوند. 
به دلیل توپوگرافی خاص و ساختار کوه شناسی و قطع گستردۀ درختان و چرا ، جنگل بلوطی نیمه آلپی قطعه قطعه می شود و نور بیشتری را دریافت می کند. در این وضعیت درخت ها کوچک هستند و انواع پوشش گیاهی جلگه ایی کوهستانی متنوع منطقۀ ایرانی- تورانی ، خارستانهای انتقالی و مرغزارهای منطقۀ اروپایی-سیبریه ایی ، فواصل باز بین آنها می پوشانند.


شکل 3. A. تپه ماسه های ساحلی با ارتفاع 15 kmدر شرق بابلسر که قسمت غالب آنها را Artemisia tcherviniana,Agriophyllum squarrosum, Chrezophora tinctoria; B. Nelumbo nucifera،تالاب انزلی فرا می گیرد.

 

8) تالاب ها و خلنگ زارهای انتقالی و وراثتی: پوشش گیاهی خلنگزاری و تالابی در جنگل های خزر دارای سه منشأ عمده میباشند(آخانی 1998):
الف) منشأ انتقلی:هر چه به سمت ارتفاعات و زیستگاههای خشکتر پیش می رویم، خلنگزارهای انتقالی معمولا جنگل های بسته را احاطه میکنند. خط بوته ایی و مرزی در کوههای البرز از 2200 تا 3000 متر متغیر است(نوروزی وهمکاران 2008)(شکل 5A).خلنگزار انتقالیدر این ناحیع عمدتا شامل Juniperus communis L. subsp. nana (Willd.) Syme,J. sabina L., Carpinus orientalis, Lonicera iberica M. Bieb., Ribes melananthum Boiss.& Hohen. Rhamnus cathartica L. میشود. زمین خلنگزاری انتقالی که تحت پوشش غالب Paliurusspina-christi Mill. (شکل 5C), Crataegus azarolus L. var. pontica (K.Koch) K.I.Chr., C.pentagyna Waldst. & Kit. ex Willd., Acer monspessulanum L. subsp. turcomanicum(Pojark.) Rech. f. در منطقه ایی است که بارندگی در شرق جنگل های جنوب خزر با کاهش مواجه است. 
ب) منشأ خاکی: در اکثر قسمت های منطقۀ جنگل هیرکانیان، جنگلهای بسته از طریق صخره های شیب دار از هم جدا میشوند. لایۀ صخره ایی بدون لایۀ خاکی یا فقط با یک لایۀ خاکی نازک به استقرار خلنگزارهای خشک زی مانند Carpinus orientalis,Crataegus کمک میکند.
ج) منشأ وراثتی: این نوع از خلنگزار در منطاق اسکانی قبلی و کشاورزی که پوشش آنها بعد از حفاظت احیا می شود ، وجود دارد. در پارک ملی گلستان، مناطق وسیعی از زمین هایی که قبلا کشاورزی بوده اند و مناطق مسکونی، در حال حاضر به دلیل شکل گیری Paliurus spina-christi, Prunus divaricata, Rubus sanctus و خلنگزارهای Crataeguspentagyna scrubs. احیا میشوند.

9) درختزارهای Thuja orientalis و Cupressus sempervirens: تالابهای باز سرو در سایۀ باران دره های عمیق وجود دارد که این دره ها که رشته کوه البرز در چالوس(حسن آباد در نزدیکی مرزن آباد شکل 5A )، درۀ سفید رود نزدیک رودبار و منجیل و جنگل سورکش در نزدیکی درۀ کتول(گرگان) را قطع میکند(ثابتی 1976، رضوی وحسن عباسی 2009). آب و هوای مدیترانه ایی این منطقه را بر اساس کشت زیتون بسیار عالی (Olea europaea) و وقوع برخی عناصر مدیترانه ایی نوعی مانند Myrtus communis, Jasminum fruticans, Asteriscus spinosus و Salvia viridis شاخصه بندی می کنند. در شرق گرگان ، نزدیک فاضل آباد، توده های کوچک جنگل طبیعی Thuja orientalis در شرایط جوی مدیترانه ایی محلی بوجود می آید(حسینی و میرکاظمی 2003).
10) جنگلهای سرو کوهی: درختزارهای Juniperus excels نوعی از منطقۀایرانی- تورانیان هستند و در دامنه های جنوبی رشته کوههای البرز و خراسان -کپه داغ در شمال شرقی و در همسایگی ترکمنستان میباشند. در بین جاههایی که دارای سرو کوهی هستند ، مولفۀ عمده در قسمت شرقی منطقۀ خزر شامل منطقۀ حفاظت شدۀ جهان نما ، پارک ملی گلستان (جعفری و آخانی 2008) میباشد و به سمت شرق که پیش برویم منطقۀ حفاظت شدۀ Qorkhod با درختزارهای بسیار متراکم Juniperus excels نیز وجود دارد.

شکل 4: A. جنگل های رودخانه ایی تحت پوشش غالب Pterocarya fraxinifolia و Alnus glutinosa، بین فومن و ماسوله در گیلان؛ B. Carpinus betulus و Quercus castaneifolia که غالب جنگل کوهستانی، پارک ملی گلستان را می پوشانند؛ C.جنگلهای مه آلود Fagus orientalis بین فومن و خلخال .(13.5.2009)
11) مرغزارهای آلپی و نیمه آلپی: مرغزارهای آلپی و نیمه آلپی در بالای خط مرزی دامنه های شمالی رشته کوههای البرز در محل هایی با لایۀ خاکی کاملا پرورش یافته بوجود میآیند. این مناطق در سرتاسر زمستان معمولا پوشیده از برف میباشند که تا اواسط بهار و حتی تا اوایل تابستان نیز این برف همچنان وجود دارد. البته این به ارتفاع، تابش خورشید و نوسانات دمایی سالانه بستگی دارد. مرغزارها شامل گونه های علفی(Poa, Festuca, Phleum, Elymus, Koeleria) و گیاهی خاکی و hemicryptophytes مثل Rumex, Primula, Fritillaria, Ranunculus, Anemone, Thalictrum, Draba, Arabis, Potentilla, Alchemilla, Plantago, Androsace, Helichrysum, Leontodon, Scilla و Scabiosa می باشد(Frey و Probst 1974)(شکل 6A).


12) جلگۀ کوهستانی تحت پوشش غالب گونه های thorn-cushion و خشک زی: اجتماعات خشک زی که غالبا به صورت thorn-cushion هستند از نمونۀ منطقۀ جنگل هیرکانیان به شمار نمی آیند. این شک گیاهان ایرانی- تورانیان زمین های سنگلاخی و سنگ ریزه ایی در دامنه های جنوبی البرز یا در قله های رو به رشته کوههای البرز را می پوشانند. نیمه بوته های خاردار متعلق به Astragalus, Acantholimon, Acanthophyllum, Onobrychis cornuta, Arenaria و اشکال بالشتی بدون خار(nonthorny cushion) مانند Aethionema grandiگیاهان این زمین ها را میپوشانند. توضیح دقیق و مفصل این نوع پوشش گیاهی توسط Klein (1994) ارئه شده است. وی این اجتماعات را تحت Onobrychidetea cornutae توصیف کرد. جلگه های کوهستانی غنی از وجود hemicryptophyte های خاردار و علفی بلند مانند Ferula, Verbascum, Cousinia, Echinops,Hypericum, Eremostachys، Prangos و Salvia و علفهایی چون Festuca sclerophylla, F.arundinacea, Psathyrostachys fragilis و Elymus longearistatus می باشد.

13) اجتماعات صخره ایی: پوشش گیاهی و گیاهان صخره ایی هیرکانیان از این جهت بسیار مورد توجه هستند که از بسیاری از گونه های بومی و باقیمانده مانند Crucianellaplatyphylla Ehrend. & Schönb.-Tem., Ferula laseroides (Akhani) Spalik et S. R.Downie (=Leutea laseroides Akhani), Ferula glaucopruinosa (Rech.f.) Akhani(=Peucedanum glaucopruinosum Rech.f.), Dionysia aretioides (Lehm.) Boiss., Viola spathulata Willd., Eriocycla ghafooriana Akhani, Campanula lourica Boiss., Alliumvavilovii Popov & Vved. و Andrachne colchica Fisch. & C. A. Mey محافظت می کنند.پوشش صخره ایی به دلیل عدم دستیابی فیزیکی به آن کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. در پارک ملی گلستان، صخره هاو تخته سنگ ها به صورت بوته های پراکنده میباشند که اکثرا شامل Carpinus orientalis, Rhamnus pallasii, Celtis caucasica و Ficus carica میباشد.
صخره هایی کم ارتفاع غالبا با گونه های گرمادوست که اکثرا علفهای C4 هستند پوشیده میشوند. اما در ارتفاعات بیشتر ، گونه های باقی مانده مانند Ferula laseroides و Crucianella platyphylla وجود دارند(آخانی و Ziegler 2002). صخره های عمودی منطقۀ محافظت شدۀ جهان نما دارای Crucianella platyphylla, Saxifraga wendelboi Schönb.-Tem میباشند. در البرز مرکزی نزدیک سنگده و تخت سلیمان ، اجتماع Saxifragetum iranicae Klein تشریح شد که چند گونۀ chasmophytic(شکاف دوست) مانند Erigeron hyrcanicus Bornm. et Vierh., Saxifraga iranica Bornm., Potentilla cryptophila Bornm. و Paraquilegia caespitosa و Drumm. et Hutch در آن وجود دارد. Gypsophila aretioides یک گونۀ صخره ایی است که بر روی قله کوههای روبه آفتاب ، خطر مرزی جنگلی صخره ایی و صخره های عمودی وجود دارد. این گونه بوریاهای سخت، بزرگ و بسیار متراکم را شکل می دهد. 

شکل 5: A. جنگل Quercus macranthera، دیوار کجی،2200 متر، پارک ملی گلستان، B.درختزار Cupressus sempervirens، مرزن آباد، درۀ چالوس C. خلنگزار Paliurus spina-chisti، پارک ملی گلستان، نزدیک شرلق ،900-1000متر، گذر بین جنگل و جلگه.

14) اجتماعات شوره زی: بارندگی زیاد در قسمت های مرکزی و غربی زمین های پست جنوب خزر ، زیستگاه های معدودی را برای گیاهان شوره زی فراهم می کند.فقط تعداد معدودی psammophyteهای مقاوم در برابر شوری در نوار باریکی نزدیک سواحل رشد می کنند. از این گونه ها می توان به Arguzia sibirica (L.)Dandy, Convolvulus persicus L., Cakile maritima Scop., Paspalum dilatatum Poir و Salsola tragus L اشاره کرد. کاهش بارندگی در قسمت های جنوب شرقی دریای خزر (462 mm/سال در بندر ترکمن) و کاهش عمق آب در اطراف خلیج گرگان و مرداب گمیشان ، زیستگاه مناسبی برای گیاهان شوره زی فراهم میکند.اجتماعات بزرگ Large Phragmitesها درون و اطراف خلیج و مرداب به همراه اجتماعات متراکم گونه های آبی مستغرق مانند Potamogeton spp.(مرداب گمیشان) و Ruppia maritime(خلیج گرگان) رشد میکند. منطقۀ جزر و مدی شامل Salicornia sp.c., Aster tripolium L. و Suaeda crassifolia Pall می باشد. علاوه بر این، گونه های Juncus, Typha, Tamarix و Alhagi maurorum Medik. خاک های شوره زار بسیر زیادی در اطراف خلیج گرگان را می پوشانند. نرداب گمیشان که بواسطۀ یک نوار باریک جزیره ایی که کاملا از چرا محافظت شده اطراف دریا رافرا می گیرد. یک نوع پوشش گیاهی شوره زی منحصر به فرد در جایی که علفزارهای شوره زی Puccinellia distans (L.) Parl. در منطقۀ وسیعی با پوشش 100% رشد میکنند، وجود دارد. زمین های پست شمال گرگان (ترکن صحرا) نیمه خشک هستند و کل منطقه دارای خاک های شور میباشد که شمار زیادی از گیاهان شوره زی اجتماعات گستردۀ شوره زی مانند اجتماع منحصر به فرد و بسیار متراکم ofPsylliostachys spicata (Willd.) Nevski را تشکیل می دهد، که دردیگر قسمت های ایران وجود ندارد.

15) نواحی جلگه های Artemisia spicigera وبیابان های تپه ایی: جلگۀ Artemisia نوعی پوشش گیاهی قسمت های ایرانی- تورانیان و داخلی در ایران می باشد. در برخی قسمت های سایه- باران (rain-shadow) منطقۀ خزر(مثل بین پل سفید و فیروزکوه و 45 کیلومتری آمل در جادۀ هراز) مناطق وسیعی تحت پوشش Artemisia spicigera C. Koch و اجتماع با withSalsola montana Litw. (= S. masenderanica Botsch.) و Krascheninnikovia ceratoides(L.) Gueldenst میباشد.شوری خاک سفره نوعی جداکشت برای وقوع گیاهان شوره زی و گونه های مقاوم در برابر شوری میباشد که در نزدیکی منجیل یعنی جایی که Suaeda dendroides (C. A. Mey.)Moq., Kaviria tomentosa (Moq.) Akhani [= Salsola tomentosa (Moq.) Spach] andHalimocnemis rarifolia (C. Koch) Akhani [= Halanthium rarifolium C. Koch],Reaumuria alternifolia (Labill.) Britten بر روی تپه های halo-gypsum رشد میکنند، میباشد. 
مشابها، مناطق کوچک بیابانی مانند تپه ها در درۀ سفیدرود در نزدیکی رودبار وجود داد. در شماری از این بیابان ها گونه هایی مانند Calligonum persicum(Boiss. & Buhse) Boiss., Heliotropium aucheri Moq.( به عنوان یک ردۀ مستقل تحت H. minutiflorum Bunge واریتۀ rudbaricum Bornm. تشریح میشود) ، Corispermum aralocaspicumIljin وجود دارد. این نوع پوشش گیاهی با ساخت و بازسازی بزرگراهی که تهران و رشت را به هم متصل میکند، تقریبا به طور کامل تخریب شدند.

16) زیستگاه های روینده در میان مواد پوسیده و فاسد: تأثیر زیاد انسان بر انواع پوشش گیاهی منجر به کلونی شدن گونه های روینده درمیان مواد پوسیده در سرتاسر جنگل های جنوب خزر شده است.گونه های روینده در میان موارد پوسیده و فاسد در رودخانه های خشک،منطق جنگل زدا ، اطراف زمین های زراعی و مناطق صنعتی و شهری وجود دارند. گیاهان ایرانی-تورانیان زمین های مرتفع ایران ،منبع عمدۀ گونه های مورد حمله که از زیستگاه های باز نظیر قسمت های خشک ایران محافظت میکنند را فراهم میکند. بسیاری از علف های هرز C4 و علف های روینده درمیان مواد پوسیده و فاسد در طی تابستان مانند Setaria spp., Digitaria spp. Paspalum spp.,Cynodon dactylon, Bothriochloa ischaemum, Sorghum halepense, Imperata cylindrical در باغ ها، تپه های ساحلی و مناطق زراعی اطراف به وجود می آیند. مرغزارها و جنگلهای کوهستانی که چرای زیاد در آنها وجود داشته ، با اجتماعات متراکم Stachys byzantine پوشیده میشوند. جنگل های نشست کرده و زیستگاه های نیتروژنی اطراف جنگل ها با Pteridium aquilinum,Artemisia annua, Conyza canadensis, Conyzanthus squamatus, Sambucus ebulus, Urticadioica, Marrubium vulgare, Phytolacca americana, و Lythrum salicaria(شکل 6B) پوشیده میشوند. زیستگا های نیتروژنی اکثرا دراطراف شالیزارها و کنارۀ جاده ها که آببیشتری وجود دارد، بوجود میاید.

17) مناطق فرهنگی و جنگل های مصنوعی: منطقۀ جنوب خزر ، برای اهلی سازی درختان و بوته های کشت شده ،اهمیت اساسی دارد(خوشبخت و هامر 2006).منطقۀ زراعی منطقۀ جنوب خزر نقش مهمی در کشاورزی ایران دارد. خاک های بسیار غنی زمین های پست و رسوبی جنوب خزر ، باعث فعالیت های زراعی گسترده مانند کشت برنج، گندم، کلزا، مرمبات ،کیوی،هلو، توت فرنگی و چای میشود(شکل 6C). زیتون محصول عمدۀ منطقۀ زیست جوی مدیترانه ایی محلی به حساب میاید که عمدتا در درۀ سفید رود و گرگان کشت میشود. سابقۀ فعالیت های جنگلکاری و جنگلکاری مجدد به سال 1952 برمی گردد. پس از آن، بسیاری از درختان غیربومی به همراه تعدادی از گونه های بومی در این منطقه با اهداف تجاری و تزئینی کشت شد.از این گونه ها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: Pinus brutia subsp. eldarica,Eucalyptus spp., Robinia pseudoacacia, Cryptomeria japonica, Taxodium distichum,Cupressus sempervirens, Populus nigra, Ailanthus altissima و Picea abies (رضایی 2000، گرجی بحری 2004).
قدمت پوشش گیاهی و بوم شناسی Quaternary: وقوع بسیاریاز عناصر باقیماندۀ Arcto-Tertiary مانند Zelkova carpinifolia,Parrotia persica و Pterocarya fraxinifolia باعث شده است که کارشناسان زیست جغرافیا به این اجماع برسند که جنگل خزر مأمن مهم درختان نسبتا برگ پهن در طی یخبندان های Quaternary به حساب می آید. تفاوت عمدۀ بین جنگلهای Tertiary و هولوسن آمریکای شمالی و جنوب شرق آسیا در تنوع گونه های بی خاصیت در گروه دوم به دلیل یخبندان پلیستوسن است.ثبتیات فسیلی از Willerhausen در نزدیکی Göttingen نشان می دهد که 29 گونه از این منطقه باعناصر درختر خزر همسان هستند و 16 گونه همسانی نسبی دارند.تصور میشود که آب وهوای Tertiary اخیر در ارتفاعات ایران به ویژه در شمال و شمال غرب مرطوبتربوده و به گسترش عناصر جنگلها خیلی بیشتر از امروز کمک میکند. کشف Pterocarya fraxinifolia در غرب ایران شاهد بالقوه ایی بر این آب وهوای مرطوب است( آخانی و سلیمیان 2003). بااینحال تا کنون اقدامات ناچیزی برای شفاف سازی قدمت پوشش گیاهی هواوسن و پلیستوسن در این منطقه انجام گرفته است.
محققان اولیه در مورد میزان یخبندان های(یخچال های)معاصر و پلیستوسن در ایران به این نتیجه رسیدند که برف مرز جوی در دورۀ پلیستوسن 600 تا 1100 متر کمتر از سطح فعلی بوده است(بوبک 1937). علاوه بر این تصور میشود که ساختار دمایی با ساختار دمایی امروز شباهت دارد. به استثنای اینکه میانگین دما 4 تا 5 درجۀ سانتی گراد کمتر بود و نسبت بارندگی/تبخیر بیشتر بود(Ferrigno 1988). بااینحال، ظاهرا این برآوردها میزان واقعی یخبندان های ایران را به صورتی که در مطالعات دقیق ژئومورفولوژی ایران ارائه شده است را ناچیز می پندارد(2008 Kuhle)؛ نزول برف مرز تقریبا 1400 تا1600 متر با کاهش دمایی 11 تا 15 درجۀ سانتی گراد در زاگرس برآورد شده است. بر اساس بوبک (1953-1954) یک دورۀ بسیار خشک از تقریبا 9000 تا 4000 سال قبل از میلاد در منطقۀ جنوب خزر که همزمان با درجۀ لازم جوی در EuropeBobek است ، شایع بوده است.مشابها Kazancı و همکاران (2004) از مطالعه ایی بر روی ویژگیهای زیست محیطی و رسوبی دریاچۀ انزلی در شمال ایران نتیجه گرفتند که یک جو خشک بادی در این منطقه در 10000 -8000 BP غالب بوده است. این دوره تقریبا با اوایل شرایط خشک هولوسن در کوههای زاگرس-آنتی- Taurus(Taurus Zagros-Anti-) در غرب ایران و جنوب شرق ترکیه غالب بوده است.


شکل 6. علفزار آلپی و مرز جنگلی در شرق ماسوله به سمت خلخال ، 2150 m؛ B. اجتماع روینده در میان مواد فاسد و پوسیده که بستر رودخانۀ سیل آسا در پارک ملی گلستان را با به طور غالب با Conyza Canadensis می پوشاند. C. کشت چایی بین فومن و ماسوله به همراه درختان پراکندۀ Populus nigra.
بر اساس دانش و اطلاعات ما، اولین مطالعۀ گرده افشانی شناسی در شمال ایران توسط von der Brelie(1961) بر روی رسوبات پلستوسن اولیه دریاچۀ قدیمی لار (2600 m شکل 1) واقع در دامنۀ جنوبی و خشک آتشفشان دماوند انجام گرفت. باوجود اینکه هیچ گونه نمودار گرده افشانی به دلیل محتوی گردۀ ناکافی تهیه نشد، اما von der Brelie(1961) به این نتیجه رسید که پوشش گیاهی اطراف دریاچه جلگه ایی بوده و آب وهوا نسبتا گرمتر از امروز بوده است.تغییر جوی هولوسن و اواسط پلیستوسن ، تغییرات و نوسانات بلند مدت و کوتاه مدت دریای خزر و پوشش گیاهی اواخر هولوسن در شمال ایران اخیرا بااستفاده از آرشیوهایی مانند رسوبات دریچه ایی و دریایی(ممدو 1997، Kazancı و همکاران 2004، Leroy و همکاران 2007) ، ته نشین خاکهای بادآورده(باربیر 1960، لطیف 1988؛اخروی و امینی 2001؛ Kehl وهمکاران 2005 ، Frechen و همکاران 2009) و ته نشین ذغال کک/دریاچه ( رمضانی و همکاران 2008)بازسازی شده است.
از مطالعۀ توالی خاک های بادآورده/ palaeosolزمین های پست خزر مشخص شد که در طی یخچالهای پلیستوسن ، شمال ایران منطقه ایی بوده با همانند جنوب شرق اروپای مرکزی و اسیای مرکزی با افزایش تجمع گرد و غبار مواجه بوده است(Kehl و همکاران 2005، Frechen و همکاران 2009). چینه سازی این رسوبات گرد و خاکی با توجه به تغییر رسوبات ضخیم گرد و خاک که بر اساس دورۀ افق های خاکی بسیار پیشرفته یا کم پیشرفته درج میکنند، شاخصه بندی میشوند. در حالی که واحدهای گرد و خاک در طی فواصل زمانی یخبندان خشک رسوبکردند، افق های خاک در طی دورههای بین یخبندانی و interstadial و با توجه به درجۀ و میزان توسعۀآنها تشکیل شدند. باید متذکر شویم که ته نشینی گرد وخاک ها ،رسوبات یخچالی allogenic میباشد که مشأ آنها اروپا-آسیای مرکزی و شمالی(اخروی و امینی 2001) در طی دورههای یخبندان میباشد و لزوما اطلاعات پیرامون دمای محلی و رژیم های بارندگی در شمال ایران را مطرح نمیکند. بااینحال نشاند داده شد که بارهای شدید حامل گرد و خاک در شمال شرق بر منطقۀ خزر در طی یخچال های پلیستوسن تأثیر گذاشتند.
در محدوده های شرقی جنگلهای هیرکانی ، نمودار گرده ایی کئتاه از دریاچۀ سولوکلی واقع در پارک ملی گلستان (Djamali، داده های منتشر نشده) ، جایگزینی جلگه ( تعیین ویژگی با گردۀ Artemisia, Chenopodiaceae و Ephedra) با یک اکوسیسشتم جنگل بسته (تحت سلطۀ Quercus و Carpinus) به تازگی ( قطعا قبل از 450 cal yr BP) رانشان میدهد: این تغییر برجسته احتملا به دلیل کاهش فشار پیدایش و تکامل انسان و کلونی شدن مجدد و طبیعی چراگاه ها و یا رویداد جوی چمشگیر اخیر در کمک بهگسترش جنگل بوده است. کیفیت پایین محافظت گرده در پایین ترین نیمه از این رکورد گرده مانع ارائۀ اطلاعات دقیق تر در مورد پوشش گیاهی منطقه میشود. بازسازی گرده شناسی تاریخچۀ جنگل برگرفته از برش عمودی گردۀ رسوبات ذغال کک یک باطلاق کوچک در قسمت های مرکزی استان مازندران ، پیوستگی بلند مدت پوشش جنگلی در طی هزارۀ گذشته به همراه برخی حکاکی های جوی و انسانی بر روی پوشش گیاهی رانشان داده است(رمضانی و همکاران 2008). 
یک نمودار گرده ایی ساده از باطلاق مشابه در شکل 7 نشان داده شده است. تاریخچۀ گردۀ EIG با رویداد فرسایشی آغاز میشود که در ناسانی جوی قرون وسطی رخ میدهد.دمای هوا در این دوره به طور قابل توجهی زیاد است و خشکسالی طولانی در برخی مناطق و بارهای استثنایی در مناطق دیگر وجود دارد.علاوه بر این، داده های حلقۀ درختی توشان و همکاران (2007) تراکم سالهای مرطوب در جنوب غربی آناتولیا در قرن 11 رانشان می دهد. علاوه بر این، تشکیل آبگیر احتمالا به دلیل karstification شدید ، نشانه ایی است بر تغییرات آبی بنیادی در طی این دورره. روی هم رفته، Alnus و Carpinus در تمام طول دوره غالب ترین رده در اطراف باطلاق بوده اند. هم چنین، Quercus, Ulmus و Parrotia ظاهرا مرتبا وجود داشته اند. اما شیوع و غلبۀ آنها کمتر بوده است. در حالی که Fagus, Pterocarya, Acer وDiospyros نوسانات متفاوتی رانشان می دهند(رمضانی و همکاران 2008). یک ویژگی قابل توجه و گیج کننده در رابطه با تغییرات ترکیب جنگل به وجود Pterocarya cf. fraxinifolia بر می گردد. تمام نمودار های گرده ایی که تاکنون برای قسمت های مرکزی جنگلهای خزر تهیه شده یعنی EIG, MZG و PHL ،کاهش Pterocarya در حدود 1200-1000 cal. yr BP رانشان داده اند.
مشابها، Pterocarya در همان دوره در منطقۀ Colchis غالب بود. اما بعد از آن کاهش زیادی داشت (کونور و همکاران 2007، دٌکلرک و همکاران 2009). همانطور که Pterocarya عمدتا یک عنصر ردوخانه ایی است، این شاهد به پدیدۀ جوی منطقه ایی اشاره دارد که آب و هوای مرطوب به محیط خشک تغییر کرد و فعالیت های رودخانه ایی کم شد. 
میزان و شدت دخالت اولیۀ انسان ، ترکیب جنگل و ساختار آن هنوز به طور کاملا کشف نشده است. یافته های باستان شناسی چوب بری برای ذوب فلز در جنگلهای خزر مرکزی ، تأثیر انسان از حداقل 1500 -2000 سال قبل از میلاد را نشان می دهد(دکتر سید مهدی موسوی ، دانشگاه تربیت مدرس، ایران، ارتباطات شخصی 2007). ثبتیات تاریخی نیز شواهدی در مورد زندگی بلند مدت انسان در نواحلی ساحلی خزر در چالوس را در اختیار ما قرار می دهد(مهجوری 2002).

شکل 7: نمودار ساد شدۀ گرده از مکان EIG( کورتسی هولوسن، رمضانی و همکاران 2008). 
وقوع گردۀ Juglans از 2,200 cal. yr BP گواه حضور اولیۀانسان در زمین های پست خزر نیز از نظر گرده شناسی میباشد. افزایش ارزش گردۀ درختی (NAP) در نمودارهای گرده ایی موجود یعنی EIG و DJM(رمضانی 2009) از جنگلهای خزر مرکزی ، تأثیر گستردۀ انسان از آغاز قرن نوزدهم رانشان می دهد. با پیشروی به سمت غرب، جنگل زدایی زیاد جنگل Alnus در اطراف تالاب امیرکلایه به عنوان دلیل و مدرک در نمودار گرده لحاظ میشود و نشان میدهد که جنگل پست تحت تأثیر شدید انسان بوده است. همین تأثیر گستردۀ انسان برای زمین های پست Colchis نیز تشریح شده است. پوشش جنگلی این منطقه عمدتا از بین رفته و جای خود را به کشت چای ، مرکبات و غیره درقرن نوزدهم داده است( کونور و همکاران 2007، دٌکلرک و همکاران 2009). 
نتایج اولیه در مورد مکانی در مرکز جنگل هیرکانیان که جدیدا بررسی شده این امکان را به ما داد که تاریخچۀ بوم شناسی منطقه از Last Glacial Maximum(LGM) رابازسازی کنیم.در شرق جنگل هیرکانیان ، بازیابی چند مادۀرسوبی اواسط تا اواخر هولوسن به همراه حفاظت نسبتاخوب گرده نیز تاریخچۀ پوشش گیاهی این منطقه در ارتباط با رویدادهای جوی و فعالیت شدید تکامل انسانی منتج از کارهای باستان شناسی را بیشتر و بهتر مشخص کرد(عمرانی رکاوندی و همکاران 2007).

حفاظت و تهدیدات
جنگلهای ایران بنا به دلایل متعدد ازاکوسیستم هایی است که در معرض خطر بسیار بوده است. اولا به دلیل شرایط جوی معتدل و خاک بسیار بارور ، جمعیت زیادی در منطقه ساکن هستند. شهرنشینی گسترده و فعالیتهای صنعتی سازی در طی قرن اخیر بسیار بودهاست. علاوه بر مردم محلی که در این منطقه زندگی میکنند ، افراد بسیاری از دیگر نقاط کشور بویژه تهران برای تعطیلات آخر هفتۀ خود خانۀ دیگر در این منطقه دارند. بر اساس آخرین آمارها تقریبا 7میلیون (نزدیک به 10% جمعیت ایران) در سه استان شمالی زندگی می کنند(مرکز آمار ایران: http://www.amar.org.ir). دوما این منطقه بسیاری از نیازهای چوبی کشور را تأمین میکند. سوما، جنگل خزر همانند سایر قسمت های ایران از فشار چرایی شدید رنج میبرد. چهارما، آبو هوای مطبوع ، مناظر زیبا و سواحل دریای خزر میلیونها توریست را از مناطق خشک و نیمه خشک ایران در تعطیلات به سمت خود جذب میکند که همین منجر به تخزیب زیاد بویژه با زباله میشود. پنجما، منطقۀ جنگلی نسبت به آتش بسیار حساس است و سالانه قسمت های زیادی از جنگل های خزر در اثر آتش ناشی از انسان آسیب میبینند.
ششما، نیاز حمل و نقل میلیونها نفر که برای رسیدن به جنگلهای پست خزر از قسمت های جنوبی البرز عبور می کنند،منجر به جاده سازی گسترده شده است که همین امر عامل تخریب و آسیب به بسیاری از جنگلهای بکر و مناظر طبیعی است.بر اساس برخی برآوردها، منطقۀ جنگل های خزر در ایران در دهه های اخیر از 3.6 میلیون هکتار به 1.8 میلیون هکتار کاهش یافته اند(بی نام 2005). خطرات دیگری چون سد سازی گسترده (جعفرنژاد 2009) ، هجوم گیاهان بیگانه و بهره کشی از گیاهان وحشی تزئینی و طبی جنگل را تهدید می کند. 
جایگاه بسیار محدود این سه گونه باید فورا تحت محافظت شدید قرار بگیرد و احتمال افزایش مساحت سطح و اتصال بین جنگلهای محافظت شدۀ مجزا باید شدیدا در نظر گرفته شوند. متاسفانه، بازگرداندن اکولوژی در ایران در حال حاضر در وضعیت بسیار مقدماتی قرار دارد و راهبردهای حفاظتی غالبا بر اساس مفهوم های مدرن اکوسیستم نمیباشند.نباید فراموش کرد که محافظت خوب از جنگلهای هیرکانیان ، نه تنها بقای یکی از عالی ترین اکوسیستم های باقی ماندۀ نیمکرۀ شمالی را تضمین می کند، بلکه برای اکو توریست که در مراحل اولیۀ رشد خود در ایران و جمهوری آذربایجان بسر می بر میبرد، بسیار حائز اهمیت است.

جنگلهای باقی ماندۀ پست دشت خزر بی شک از متضررترین قسمتهای جنگل هیرکانیان میباشد. این جنگلهای میزبان زیستگاه های اصلی برخی از گیاهان بومی مانند Gleditsia caspica است کهبیشتر از همه در معرض خطر هستند. خطرهایی که این گونۀدرختی را تهدید میکند شامل فقدان زیستگاه، چندپارگی، و هیبرید شدگی با گونه های معرفی شده (G. triacanthos) است(Schnabel و Krutovskii 2004).
چند منطقۀ محافظت شده در جنگلهای خزر طراحی شده است( جدول1). مناطق محافظت شده فقط شامل جنگل نیست. بلکه جلگه های کوهستانی اطراف و حتی مناطق نیمه مرطوب پست و تالاب ها که عمدتا به دلیل ساکنان آنها و ماکیان آبی مهاجر تحت حفاظت میباشند نیز در حیطۀاین مناطقمحافظت شده قرار دارند. در برخی موارد، این مناطق در مرز بین دو یا حتی سه استان مانند پارک ملی گلستان، مناطق محافظت شدۀ لار و البزر قرار دارند.
در جنگلهای خزر گونه های جالب دیگری نیز وجود دارد که محافظت از آنها الزامی است.فقط برخیاز آنها تحت حمایت و حفاظت قانون هستند. تنها گونۀ نیمه بومی که تحت حمایت قانون هستند شامل Lilium ledebourii "سوسن چلچراغ" در نزدیکی روستای داماش است و به عنوان اولین اثر ملی طبیعی ایرانیان در سال 1974 اعلان شد. اثر ملی طبیعی دیگر در این منطقه کهبسیار قدیمی نیز میباشد ، درخت Cupressus sempervirens( درروستای هرزویل) است که 5000سال قدمت دارد(ثابتی 1976). گیاهان بومی و نیمه بومی دیگری نیز وجود دارد که به دلیل کاهش و نشست زیستگاه و کمیابی در منطقه به محافظت مبرم نیاز دارند. گونه هایی مانند Aconitum iranshahrii H. Riedl,Hyacinthella persica (Boiss. & Buhse) Chouard, Crocus gilanicus Mathew, Campanulaghilanensis Pall. ex Schult., Euonymus velutina (C. A. Mey.) Fisch. و C. A. Mey., Erodiumdimorphum Wendelbo, Hypericum fursei N. Robson, Phuopsis stylosa (Trin.) Hook.f.,Daphne rechingeri Wendelbo, Aristolochia hyrcana Davis و M. S. Khan وCentaureagolestanica Akhani & Wagenitz.

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی